فرهنگ و هنر در اروگوئه
بخش پانزدهم
فرهنگ اروگوئه ذاتاً بسیار متنوع است؛ زیرا گونهگونی جمعیت این کشور، خود، یکی از دلایل چندفرهنگی بودن آن است. این کشور، از میراث سنتهای هنری و ادبی رنگارنگی برخوردار است. نقشی که فاتحان آن، یعنی اسپانیا و پرتغال داشتهاند، و همچنین تأثیر مهاجران جورواجورِ ایتالیایی، آلمانی، سوئیسی، روسی، یهودیان و ارمنیها، سنتهای فرهنگی رنگارنگی برای آن به ارمغان آوردهاست که با پیشینۀ دیرینِ فرهنگی بومی یا عناصر چارروا (Charrúa ) درآمیخته و بدان هویتی ملی دادهاست. به همین دلیل، اندیشههای ملیگرایی یا تعصب و بیگانهستیزی در قاموس مردم این کشور، جایی ندارد؛ چرا که همه، خود را به نوعی مهاجر میدانند و این گونهگونی فرهنگی و فکری را پذیرفتهاند و آن را محترم میشمارند. قلعههای دوران استعماری هنوز در آن پابرجاست و در شهرهای آن، میراث معماری غنی را میتوان دید.
کارناوالها و رقص کوندامبه و همچنین اعتقادات و آیینهای مذهبی اومباندا، نمونههایی چشمگیر از نفوذ فرهنگی بردگان آفریقایی در این کشور است. کارناوال سالانۀ اروگوئه، رویداد فرهنگی و هنری بزرگی با ویژگیهای منحصر به فردی است که آن را از کارناوالهای دیگر کشورهای آمریکای لاتین متمایز میکند. کارناوال بین اواسط ژانویه و پایان فوریه در مونته ویدئو برپا میشود. این رویداد، شامل نمایشهای بزرگ رقصندهها و بازیکنان درام در لباسهای رنگارنگ است. بازیهای کمدی سرگرم کننده در باب مسائل سیاسی و نمایشهایی که کتاب و فیلمهای مشهور و سنتی را مسخره میکنند [نوع ادبی نقیضه با پارودی]، از برنامههای این کارناوالند.
موسیقی عامهپسند اروگوئه در رقص تانگو، با آرژانتین درآمیخته است. مردم این کشور، به موسیقیهای تانگو، عامیانه و والس و همچنین گونههای محلی آن از جمله کوندامبه، میلونگا و مورگا دلبستگی فراوانی دارند و از آن ها لذت میبرند. یونسکو، رقصهای تانگو و کوندامبه را به عنوان میراث فرهنگی بشری، به رسمیت شناخته است. همچنین موسیقیهای راک، جاز، پاپ و دیگر ژانرهای بینالمللی نیز از محبوبیت زیادی در اروگوئه برخوردارند.
اروگوئه، مردمی خونگرم و صمیمی دارد با رفتار و گفتاری بسیار دوستانه و محترمانه. مشهور است که اروگوئهایها نسبت به مردم دیگر کشورهای آمریکای جنوبی، تمایل بیشتری به گفتگو و شروع کردن آن و بازکردن باب آشنایی دارند.
قانون اساسی اروگوئه، حق آزادی دینی و مذهبی را به رسمیت شناخته است. اکثر مردم مسیحیاند، تقریباً نیمی از این افراد، کاتولیک هستند و ۱۱٪ نیز پروتستانند. حضور کلیسای کاتولیک کمرنگ است، در حالی که پروتستانها در کلیساهایشان فعالت بیشتری دارند. بیش از ۴۰ درصد جمعیت این کشور ادعا میکنند که هویت مذهبی خاصی ندارند. اینها یا کسانیاند که به خدا بدون مذهب خاصی اعتقاد دارند و یا بیخدایانند.
دولت و برخی از مؤسسات خصوصی، حمایت مالی اندکی از ادبیات و هنر در اروگوئه دارند. ادبیات در این کشور پس از ورود مهاجران اروپایی آغاز شد که با سنتهای ادبی از کشورهای مختلف به ارمغان آورده بودند. زمانی که اروگوئه استقلال خود را بازیافت و در سدۀ نوزدهم از نظر سیاسی به ثبات رسید، ادبیات نیز توسعه یافت و وجههای ملی پیداکرد. نویسندگان آرژانتینی هم که به اروگوئه پناهنده شدند، بر ادبیات آن تأثیر گذاشتند و سبک رمانتیک را وارد جریانهای ادبی این کشور کردند. اما بیشترین نفوذ،از آنِ نسل ۴۵ بود. این گروه نویسندگان عمدتاً بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۰ فعالیت میکردند و بخش مهمی از تاریخ ادبی این کشور را به خود اختصاص دادهاند.
از بزرگان ادبیات معاصر این کشور به چند نام بزرگ بسنده میکنیم: «خوزه انریکه رودو» یکی از نامدارترین نویسندگان اروگوئه است. «فلورنسیو سانچز» نیز یکی از نمایشنامه نویسان نامی این سرزمین است که نمایشنامههایی در بارۀ مشکلات و معضلات اجتماعی نوشته که هنوز نیز اجرا میشوند. «خُوان زوریا د سان مارتین»، اشعاری حماسی دربارۀ تاریخ اروگوئه سروده است. «خوانا د ایباربورو» و «دلمیرا آگوستینی» نیز دو تن از بانوان شاعر مشهور این کشورند. نویسندگان مدرن اروگوئه نیز عبارتند از: «خوآن کارلوس اونِتّی»، «ماریو بِنِدِتی»، منتقد اجتماعی «ادواردو گالئانو» و «ماریو خِسوس مورائس».
تا کنون حدود سه کتاب از گالئانو و بندتی و همچنین اشعار و داستانهای کوتاه و پراکندهای از شاعران و نویسندگان این کشور به زبان فارسی ترجمه شده است. من و یکی از دوستان ارجمندم سرکار خانم ندا خوشخو قرار است گلچینی از شعر معاصر اروگوئه را از انگلیسی به فارسی ترجمه کنیم.
هنرهای دیگر نیز همچون تئاتر، نقاشی و مجسمهسازی حضوری جدی در این کشور دارند.
ترجمه و تألیف: بهادر باقری