تولد زبان فارسی در اروگوئه
بخش اول
پس از ۲۰ ساعت پرواز و ۶ ساعت توقف در فرودگاههای دوحه قطر و سائو پائولوی برزیل، سرانجام ساعت ۱۱:۳۰ اواخر شب دوشنبه ۲۱ اسفند به مونته ویدئو پایتخت اروگوئه در آمریکای لاتین رسیدیم. حضور و استقبال گرم و صمیمانهی جناب سفیر و خانوادهی گرامی ایشان و جمعی از کارکنان محترم و بزرگوار سفارت ایران در آن وقت شب در فرودگاه، ما را غافلگیر و شرمنده کرد.
خوشبختانه حضور جناب پسندیده، فضایی بسیار صمیمانه و خانوادگی در سفارت ایران ایجاد کرده است. با محبت ایشان، رزیدانس یا اقامتگاه سفارت در اختیار ماست تا مدت کوتاهی اینجا باشیم و بتوانیم خانهای مناسب پیدا کنیم.
در نخستین روز اقامتم، جلسهای با آقای پسندیده داشتم و برنامههای مفصل علمی و فرهنگی پیش روی و پیشنهادی در اروگوئه را بررسی کردیم. خوشبختانه زمینه برای فعالیتهای فرهنگی برای معرفی ادبیات و فرهنگ و تاریخ ایران بسیار مساعد است و دغدغهی مشترک ماست. پیش از این نیز برنامههای خوبی برگزار و با استقبال گستردهای روبهرو شده است.
علاوه بر دانشگاه جمهوری، دانشگاه بزرگ کاتولیک هم اعلام آمادگی کرده که زبان فارسی را در آنجا راهاندازی کنیم.
قرار است برای کارمندان محلی سفارت و احتمالا برای فرزندان ایرانیان مقیم اروگوئه نیز کلاس آموزش زبان فارسی تشکیل دهیم تا زبان مادری خود را فراموش نکنند.
در همان روز به همراه آقای میلانی جلسهای با خانم لاورا رئیس بخش زبانهای خارجی داشتیم و با هم و همچنین با مقررات کاری و آموزشی دانشگاه جمهوری آشنا شدیم.
روز چهارشنبه ساعت ۱۲ نیز به همراه سفیر و آقای میلانی و رئیس دانشکدهی علوم انسانی، جلسهی مفید و ارزندهای با پرفسور مارکاریان رئیس دانشگاه رپوبلیکا داشتیم. پیرمرد باصفا، خوشبیان و خوشاخلاقی که ارمنستانی و شیفتهی ایران و فرهنگ آن است. ابتدا دانشگاه خود را معرفی کرد که ۱۷۰ ساله است؛ بیش از ۱۰۰هزار دانشجو و ۱۰ هزار استاد دارد؛ ۷۰درصد دانشجویان خانمند و در بخش زبانهای خارجی دانشکدهی علوم انسانی، ۱۴ زبان خارجی تدریس میشود. از گشایش کرسی زبان فارسی و همکاری و پیگیری سفارت ایران اظهار خرسندی کرد و گفت زمینه در این دانشگاه برای فعالیتهای علمی و فرهنگی کاملا مهیاست.
دکتر مارکاریان استاد برجستهی رباضیات است. از رزومه و تجربیات پیشین تدریس من اظهار خوشحالی کرد و گفت فیلم کلاسهای مرا در دانشگاه کلمبیا دیده و توقع دارد زبان فارسی در ابنجا نیز ببالد و بشکفد. لطف و توجه ویژهی ایشان به زبان فارسی تا بدانجا بود که به پیشنهاد سفیر محترم ایران، ایشان دفتر کار مخصوصی در حوزهی ریاست دانشگاه در کنار دفتر خود به من اختصاص داد و با این کار زیبا و ستودنی، به نوعی، جایگاه ویژه و برجستهای را که برای زبان فارسی در بین زبانهای دیگر قائل است عملا نشان داد و اثبات کرد.
این دیدار و گفتگوی صمیمانه و امیدآفرین، حدود یک ساعت به طول انجامید. عکس خودش را که به شیراز سفر کردهبود، روی میز کارش گذاشته بود و با لذت از تجربهی سفر به ایران میگفت. دعوت سفیر ایران برای شرکت در جشن عید نوروز را پذیرفت و بر ادامهی پرشور و پرتوان کار گسترش زبان و فرهنگ ایرانی تاکید کرد.
من هم قول دادم که با تمام توان تلاش کنم و پاسخ لطف و همدلی ایشان را به شایستگی بدهم. این شعر زیبای هوشنگ ابتهاج را خواندم و برایش ترجمه کردم که نظر وی را بسیار به خود جلب کرد:
باغ ها را گرچه دیوار و دَر است
از هواشان، راه با یکدیگر است
باد میآرد پیام آن، بِدین
وَه از این پیک و پیامِ نازنین
شاخ از دیوار، سر برمیکشد
میل او تا باغِ دیگر میکشد
شاخهها را از جدایی، گر غم است
ریشهها را دست در دست هم است
به لطف خداوند:
شکّرشکن شوند، همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
بهادر باقری
دانشگاه خوارزمی
استاد اعزامی وزارت علوم به اروگوئه