رانندگی و حمل و نقل شهری
شهر شلوغ است و ترافیک سنگین. سپیدهدمان جنب و جوش زن و مرد برای کار و بار و به چنگ آوردن روزی حلال دیدنی است. میگویند کلمبیاییها مبتکر خطوط اتوبوسرانی بیآرتی هستند. خودشان به آن «ترانس میلِنیو» میگویند. سرعت این اتوبوسها بسیار زیاد است. البته خطوط اتوبوسرانی اینجا بسیار پیچیدهتر و گستردهتر از تهران است. اتوبانها نیز گستردهترند. شاید بپرسید چرا از مترو استفاده نمیکنند. خاک اینجا به دلیل بارندگی همیشگی، سست و پر از آب است و نمیشود در آن تونل حفر کرد. ساختن ساختمان نیز در چنین خاک پرآبی، بسیار دشوار و پرهزینه است. بیآرتی، بهترین و امنترین وسیلۀ رفت و آمد شهری است. تاکسیها هم تاکسیمتر واقعی دارند و کرایه، طبق جدولی که پیش روی مسافر است، به سادگی محاسبه میشود و بنابراین به مسافران ستمی نمیشود. کرایۀ تاکسی چندان با ایران تفاوتی ندارد. خودروهای شخصی به هیچ روی، کار تاکسی را انجام نمیدهند.
شیوۀ رانندگی در این کشور اما بسیار اسفناک و گاه دهشتناکتر از ایران است. اینجا نیز مانند ایران، ناخواناترین، پیچیدهترین، فراموششده ترین، باستانیترین و بیمعناترین خط، خط عابر پیاده است. بسیاری از رانندگان این دیار همچون همنوعان و هم کیشان ایرانی خود، به خطهای موازی سپیدرنگ، حساسیت شدیدی دارند و با دیدن آن، شوری در سر و شوقی در دل برای پرواز مییابند و گذر از خیابان را به مرگبارترین ورزش روی زمین تبدیل میکنند. با این تفاوت که در اینجا میتوان به چراغ قرمز خیابانها اعتماد کرد و دیگر اینکه موتورسواران، ناگهان از پشت بام به وسط پیاده رو نمیپرند و از شاهکار موتورسواری در وطن عزیز ما بیخبرند وگرنه... . در خیابانها باید بیش از حد لازم و منطقی، احتیاط کرد. ایران و کلمبیا میتوانند در زمینۀ فرهنگ رانندگی و رعایت حقوق دیگر سرنشینان و پیادگان بی پناه، یادداشتهای تفاهم خوبی امضا کنند!
شهر به شش منطقه تقسیم شدهاست. از منطقۀ یک که فقیرنشین است تا بخش شش که برخورداران و ثروتمندانند. هرجا که روی آسمان همین رنگ است. امنیت مناطق برخوردار، بهتر از دیگر جاهاست. هزینۀ زندگی و آب و برق و گاز، در این مناطق یکی نیست و هرچه به بخشهای فقیرنشین نزدیک میشویم، هزینهها کاهش مییابد. از این نظر، عدالت اجتماعی تا حدی رعایت شدهاست.
دکتر بهادر باقری